از عجایب!!!!!!!!!!!!!!!!
امروز به بابایی گفتم ویتامین زینک ومولتی ویتامین و قطره اهن باران تموم شده و برات بگیره وقتی اورد باورم نمیشد به این سه تا 50 هزار داده باشه ...
نویسنده :
مامی نرگس
22:04
کشتی گرفتن من ومامانی سر یه دونه کلاه
فرشته من از اینه کلاه سرش بره خیلی بدش میاد وهر کاری کنیم کوتاه نمیاد که نمیییییییییییاد دیروز بردمت حموم خواستم موهاتو خشک کنم که سرما نخوری سشوار که نمیشه کشید اون موهای کمندتو!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! با ید سرت کلاه میزاشتم اولش نذاشتی با در دوربین سرگرمت کردم که یادت بره گفتی بیا مال خودت گفتی فکردی میزارم !!!!!!!!! در اوردی گفتم بده بزارم رو سرت با دستت اشاره میکنی خودم منم عصبانی شدم گذاشتم رو سرت گفتم حالا دیگه هیچ جارو نمیبینی تو هم گفتی هههههه دیدی در اوردممممممممممم ...
نویسنده :
مامی نرگس
14:13
دالی!!!!!!!!!!!
یه روزی تو وبلاگ ارمیتا جون دیدم ارمیتا اینجوری می کنه خیلی به حرکتش خندم گرفت به شوهرم نشون دادم وگفتم به نظرت میشه یه روزم باران من اینکارو کنه حالا جدیدا یاد گرفته وتند تند برای من دالی میکنه ...
نویسنده :
مامی نرگس
12:28
سرما خورده گی
دختر گلم چند روزی میشه که دوباره سرما خورده و همش سرفه میکنه شنبه بردمش دکتر و اریتروماکس و برم هگزین و کتوتیفن داده ولی نمیدونم چرا انگاری اصلا دارو ها اثر نمیکنه الان یه کمی بهتره ولی شبها خیلی سرفه میکنه دارو ها فقط خواب اوره وعسلم همش میخوابه دختر گلم وقتی مریض میشی مامان اصلا حوصله هیچ کاری رو نداره یه بار که نوشته بودم بارانم دوباره مریض شده یه نفر برام نوشته بود چقدر مینویسی مریضه تورو خدا بیشتر مواظبش باش حالا نمیدونم واقعا تقصیر منه بارانم دوباره مریض شده ...
نویسنده :
مامی نرگس
11:55
قایم شدن
اموزش کیک مرغ
خیلی از دوستان خواسته بودن طرز تهیه کیک مرغ رو بگم منم برای اون دسته از دوستان مینویسم من برای یه سینی یه بسته نان تست بزرگ میگیرم ودور تادور نون رو با چاقو میبرم تا قسمت های کلفتر نون جدا بشه ویک عدد سینه مرغ رو با پیاز ونمک میپزم وبعد ریش ریش میکنم و200 گرم پیازچه رو حلقه حلقه میکنم ودر کاسه بزرگ سس مایونز و ماست چکیده یا ماستی که سفت باشد من معمولا ماست سون استفاده میکنم ومقدار انهم بستگی به سلیقه داره ما بیشتر از ماست استفاده میکنیم من 3 قاشق سس و 9قاشق ماست را با فلفل سیاه مخلوط میکنم وبا قاشق هم میزنم تا صاف بشه ودر یک ظرف مقداری سس رو برای تزیین نگه میدارم البته مقدار سس رو من حدودی نوشتم ومابقی سس رو با سین...
نویسنده :
مامی نرگس
14:53
اولین شهر بازی
سه شنبه شب با خاله ساجده و عمو امیر و متین جون رفتیم شهر ستاره ها نزدیک هایپر استار یه شهر بازی کوچلو وسر پوشیده بود اولش که رسیدیم شما مشغول سوخت گیری شدین تا بتونی حسابی اتیش بسوزونی بعد ابن جوجو افتاد دنبالمون متین که در رفت تو رو دادیم بغلش اولش نگاش کردی بعد که دیدی کجا رفتی زدی زیر گریه عاشق این ماشینه شده بودی کلی هم با بچه ها بازی کردی ...
نویسنده :
مامی نرگس
11:28
آمپول دخملی
دخملی از پنج شنبه شب آبریزش بینی داشتی ووقتی برای چکاب ماهانه دکتر بردمت گفت فقط با قطره بینی شستشو بدین دیروز کمی بی حال بودی وچند باری بالا آوردی مجبور شدیم با بابایی بردیمت دکتر ودکتر بعد از معاینه گفت ویروسه باید یک چهارم آمپول ضد تهوع بزنه الهی بمیرم و وقتی خوابوندیمت رو تخت همش بر میگشتی پرستار رو نگاه میکردی وپرستار اول با الکل تمیز کرد و چون خنک بود خوشت اومده بود وتند تند فوت میکردی ومیخندیدی ویهو که آمپول زد فقط بیمارستان بود صدای جیغ تو... ...
نویسنده :
مامی نرگس
16:55